شماره ٢٢٦: گر شوق براهت قدمى پيش برارد

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
گر شوق براهت قدمى پيش برارد
چون آبله باليدنم از خويش برارد
آنجا که خيال تو دهد عرض تجمل
تنهائيم از هر دو جهان بيش برارد
مقبولى و اوضاع مخالف چه خيال است
در ديده خلد گر مژه ام نيش برارد
امروز در بسته بروى همه باز است
آئينه مگر حاجت درويش برارد
از نسخه کيفيت امکان ننوشتند
لفظى که کسى حاصل معنيش برارد
گر شوخى ليلى نشود دام تحير
مجنون مرا کيست ادب کيش برارد
فرياد کزين قلزم وحشت نتوان يافت
موجى که نفس بى غم تشويش برارد
با برق سواران چه کند سعى غبارم
واماندگى ئى هست اگر پيش برارد
نوميدى سود ازدگان نيز دعائيست
اميد که آن نو خط ما ريش برارد
(بيدل) چمن آراى گريبان خياليست
يارب نشود آنکه سر از خويش برارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید