شماره ٢٣١: گر ناله من پرتو انديشه دواند

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
گر ناله من پرتو انديشه دواند
طوفان قيامت بفلک ريشه دواند
شوق تو بسامان خراش دل عشاق
ناخن چه خيال است مگر تيشه دواند
دور از مژه اشک است و همان بى سر و پائى
غربت همه کس را بچنين بيشه دواند
شوريست درين بزم کز افسون شکستن
چندانکه پرى بال کشد شيشه دواند
صد کوچه خيا است غبار نفس اينجا
تا سير گريبان بچه انديشه دواند
مجنون ترا گر همه تن بند خموشيت
چون نى هوس ناله بصد بيشه دواند
وقت است که چون غنچه بافسون خموشى
در ناله بلبل نفسم ريشه دواند
سعى امل از قد دو تا چاره ندارد
(بيدل) بره کوهکنى تيشه دواند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید