شماره ٧٥: قدر اهل درد صاحب درد مى داند که چيست

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
قدر اهل درد صاحب درد مى داند که چيست
مرد صاحب درد، درد مرد، مى داند که چيست
هر زمان در مجمعى گردى چه دانى حال ما
حال تنها گرد، تنها گرد، مى داند که چيست
رنج آنهايى که تخم آرزويى کشته اند
آنکه نخل حسرتى پرورد مى داند که چيست
آتش سردى که بگدازد درون سنگ را
هرکرا بودست آه سرد، مى داندکه چيست
بازى عشقست کاينجا عاقلان در شش درند
عقل کى منصوبه اين نرد مى داند که چيست
قطره اى از باده عشقست سد درياى زهر
هر که يک پيمانه زين مى خورد، مى داند که چيست
وحشى آنکس را که خونى چند رفت از راه چشم
علت آثار روى زرد مى داند که چيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید