شماره ٢٣٦: مغرور کسى به که درت جا نکند کس

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
مغرور کسى به که درت جا نکند کس
وصلى که محالست تمنا نکند کس
نى يوسف مصرى تو که در بيع کس آيى
بيعانه جان چيست که سودا نکند کس
روشن نکند چشم کس اين طرفه عزيزيست
همچشمى يعقوب و زليخا نکند کس
مرغ دل ما کيست اگر دامگه اينست
سيمرغ به دام افتد و پروا نکند کس
آه اين چه غرور است که سد کشته گر افتد
دزديده هم از دور تماشا نکند کس
چندين سر بى جرم به دار است در آن کو
يک بار سر از ناز به بالا نکند کس
وحشى سبب ناز و تغافل همه حسن است
حسن ار نبود اين همه اينها نکند کس



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید