شماره ٢٨٤: نفروخته خود را ز غمت باز خريديم

غزلستان :: وحشی بافقی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نفروخته خود را ز غمت باز خريديم
آن خط غلامى که نداديم دريديم
در دست نداريم بجز خار ملامت
زان دامن گل کز چمن وصل نچيديم
اين راه نه راهيست عنان بازکش اى دل
ديدى که درين يک دو سه منزل چه کشيديم
مانند سگ هرزه رو صيد نديده
بيهوده دويديم و چه بيهود دويديم
وحشى به فريب همه کس مى روى از راه
بگذار که ما ساده دلى چون تو نديديم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید