غزلستان
فال حافظ
جستجو
پربینندهترینها
ورود
مشاهده در یوتیوب
برای دریافت فال حافظ عضو کانال یوتیوب ما شوید
«جهرم» در غزلستان
فردوسی
«جهرم» در شاهنامه فردوسی
ز جهرم بیامد به شهر صطخر
که آزادگان را بران بود فخر
جهاندار دارا به جهرم رسید
که آنجا بدی گنجها را کلید
پس آمد سکندر سوی قادسی
جهانگیر تا جهرم پارسی
که در شهر جهرم بد او پادشا
جهاندیده با داد و فرمانروا
ز جهرم بیامد سوی اردشیر
ابا لشکر و کوس و با دار و گیر
ز جهرم بیامد به ایوان شاه
ز هر سو بیاورد بیمر سپاه
به جهرم یکی مرد بد بدنژاد
کجا نام او مهرک نوشزاد
به جهرم چو نزدیک شد پادشا
نهان گشت زو مهرک بیوفا
ز مهرک یکی دختری ماند و بس
که او را به جهرم ندیدست کس
به جهرم فرستاد چندی سوار
یکی مرد جوینده و کینهدار
من این دشت جهرم چو دریا کنم
ز خورشید تابان ثریا کنم
چو منذر به نزدیک جهرم رسید
برآن دشت بیآب لشکر کشید
به منذر چنین گفت کای رایزن
به جهرم رسیدی ز شهر یمن
فرستاد موبد بدانجا سوار
شتر خواست از دشت جهرم هزار
ز جهرم بیامد سوی طیسفون
پر از آب مژگان و دل پر ز خون
ز جهرم فرخ زاد راخواندند
بران تخت شاهیش بنشاندند