شماره ١٢٢: اى ترا در ديده من جاى خواب

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش اول

افزودن به مورد علاقه ها
اى ترا در ديده من جاى خواب
ديده بى خوابم از تو جاى آب
شب چو خوابم نيست بهر ديدنت
چند سازم خويش را عمدا به خواب
گل شد از عکس رخت در چشم من
زاتش دل مى کشم زان گل گلاب
با خيال زلف و رويت چشم من
نيمه ابرست و نيمى آفتاب
زان لب ميگون که هوش از من ببرد
خون همى گريم چو بر آتش کباب
از لبت دارم سؤالي، چون کنم
تنگ مى آيد دهانت در جواب
مست گشتم بسکه خوردم خون دل
چون نگردم مست با چندين شراب
هست خورشيد قيامت روى تو
خط مشکين دفتر يوم الحساب
زان قيامت عالمى در جنت است
بنده خسرو تا قيامت در عذاب



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید