هنگام گل است و باده بايد
ساقى و حريف ساده بايد
گر غنچه گره بر ابرو افگند
پيشانى گل گشاده بايد
ساقى برخيز و ياربنشان
کاين شسته و آن ستاده بايد
جان است پيام اهل دل را
جانى که به کف نهاده بايد
وانگاه حريف ساده و مست
در دست من اوفتاده بايد
خسرو، ز بتان کرشمه بد نيست
معشوقه خود مراده بايد