شماره ١٦٧: در چمن جلوه گر آن قامت رعنا مى کرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
در چمن جلوه گر آن قامت رعنا مى کرد
ناله فاخته را سرو دو بالا مى کرد
گر نمى بود تماشاى غزالان مانع
گرد ما را که درين باديه پيدا مى کرد؟
در نظر داشت تماشاى خط سبز ترا
خال روزى که در آن کنج دهان جا مى کرد
دل به سررشته عيش دو جهان مى پيوست
سر اگر در سر آن زلف چليپا مى کرد
پيرهن چاک برون آمده بودى امروز
تا دگر چشم که را بوى تو بينا مى کرد؟
هر سر خار مرا نشتر الماسى بود
تا سپردارى من آبله پا مى کرد
تيغ عريان ترا ديد و ورق برگرداند
آن که دايم ز خدا عمر تمنا مى کرد
گر نمى شد دل بيتاب من از غيرت آب
خشکى شانه چه با زلف چليپا مى کرد
داشت تا گوهر من در دل اين دريا جاى
ساحل از آب گهر جلوه دريا مى کرد
صائب اين آن غزل حافظ شيراز که گفت
ديگران هم بکنند آنچه مسيحا مى کرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید