شماره ٢٩٥: ما به ساقى و حريفان به شراب افتادند

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
ما به ساقى و حريفان به شراب افتادند
ما به سرچشمه و ياران به سراب افتادند
ثمر از ماست اگر برگ دگرها بردند
گوهر از ماست اگر خلق در آب افتادند
خبر از داغ جگرسوز غريبان دارند
موجهايى که ز دريا به سراب افتادند
پشت دادند به ديوار صدف چون گوهر
قطره هايى که به دريا ز سحاب افتادند
آه افسوس بود حاصل معمارانى
که به تعمير من خانه خراب افتادند
در چمن رشک بر آن بال فشانان دارم
که به سرپنجه شاهين و عقاب افتادند
شب زلف تو چه افسانه ندانم سر کرد
عاملانى که به ديوان حساب افتادند
دل معمور از آن قوم طلب کن صائب
که به يک جلوه مستانه خراب افتادند



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید