شماره ٤٦٠: ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
ز چشم بد رخ خوب ترا گزند مباد
سرود بزم تو جز نغمه سپند مباد
گشاد کار جهان در گشاده رويى توست
ز تنگ گيرى غم خاطرت نژند مباد
ز نوشخند تو آفاق شکرستان است
دهان تنگ تو بى صبح نوشخند مباد
ز خط سبز تو کشت اميد سرسبزست
ز چشم خيره نگاهان ترا گزند مباد
بجز عرق، گل روى تو در خودآرايى
به هيچ گوهر ديگر نيازمند مباد
اگرچه سنبل زلفت به خون من تشنه است
رهايى دل ازان عنبرين کمند مباد
چمن صحيح ز بيمارى نسيم صباست
نگاهبان تو جز جان دردمند مباد
دل مرا که ز قيد دو عالم آزادست
ز قيد عشق تو آزاد هيچ بند مباد
سخن در آينه آفتاب مى گذرد
غبار خاطر افتادگان بلند مباد
ز خامه تو شکرزار شد جهان صائب
که طوطى تو به شکر نيازمند مباد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید