شماره ٥٣٠: هنوز نرگس او مستى ازل دارد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
هنوز نرگس او مستى ازل دارد
هنوز ملک دل از غمزه اش خلل دارد
ز چرب نرمى گفتار مى توان دانست
که خاتم لب او موم در بغل دارد
به پاکبازى آن خال اعتماد مکن
که اين سياه درون مهره دغل دارد
مباد شکوه بيجا کنى ز قسمت خويش
که تيغ سر ز پى مرغ بى محل دارد
ز سرکشى بگذر پاى بر فلک بگذار
که راه کعبه مقصد همين کتل دارد
چگونه پيله گرفته است کرم را در بر؟
چنان مرا به ميان رشته امل دارد
من آن مقامر بى حاصلم درين عالم
که مايه باخته و چشم بر شتل دارد
فلک به کام دل اهل فقر مى گردد
پياده هرکه شد اين اسب در کتل دارد
کجا به مرتبه صلح کل رسى صائب؟
که مو بموى تو با يکدگر جدل دارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید