شماره ٥٦١: خوش آن که چون گل ازين باغ خنده رو گذرد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
خوش آن که چون گل ازين باغ خنده رو گذرد
چو برق بر خس و خاشاک آرزو گذرد
گره ز غنچه پيکان به عطسه بگشايد
اگر نسيم بر آن زلف مشکبو گذرد
ملايمت سپر سيل حادثات بود
شراب شيشه شکن مشکل از کدو گذرد
به سرعتى که کند سير، ماه در ته ابر
ز پيش چشم من آن آفتاب رو گذرد
کسى که حفظ کند آبروى غيرت را
تمام مدت عمرش به يک وضو گذرد
سياهروى بود پيش اهل حال کسى
که همچو خامه مدارش به گفتگو گذرد
به آفتاب جهانتاب مى رسد صائب
سبکروى که چو شبنم ز رنگ و بو گذرد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید