شماره ٦٥٥: زانقلاب دل آسوده بيشتر باشد

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش پنجم

افزودن به مورد علاقه ها
زانقلاب دل آسوده بيشتر باشد
کمند وحدت ما موجه خطر باشد
بجز دهان تو کزچهره است خندانتر
که ديده غنچه که از گل شکفته ترباشد
زمى فروغ لب لعل اودوبالا شد
مى دو آتشه را نشأه دگر باشد
به سخت رومکن اظهار تنگدستى خويش
بشوى دست ز آبى که در گهرباشد
بيان شوق محال است ورنه نامه من
نه نامه اى است که محتاج نامه برباشد
گره به سايه ابربهار نتوان زد
مبند دل به حياتى که در گذر باشد
به بردبارى من نيست کوهکن در عشق
که کوه بردل من سايه کمرباشد
زتيره بختى خود شکوه نيست عاشق را
که ناله در دل شب بيش کارگر باشد
اگر به ترک کله ديگران شوند آزاد
کلاه مردم آزاده ترک سرباشد
به راستى زثمره همچوسرو قانع باش
که پشت شاخ خم از منت ثمر باشد
دعاى مردم افتاده رد نمى گردد
حذر کنيد زدستى که زير سر باشد
زعيب خويش هنر نيست چشم پوشيدن
که پرده پوشى عيب کسان هنر باشد
سرود عشق ز تن پروران مجو صائب
چه ناله خيزد ازان نى که پرشکر باشد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید