در مدح امام بزرگ شيخ قطب الدين ابوالمظفر العبادى

غزلستان :: انوری ابیوردی :: قصايد

افزودن به مورد علاقه ها
اى شادى جان آفرينش
وى گوهر کان آفرينش
اى محرم خلوتى که آنجا
محوست نشان آفرينش
اى بلبل بوستان تجريد
در شوره ستان آفرينش
در جلوه کشيده کشف نطقت
اسرار نهان آفرينش
در بدو وجود گفته پيرت
کاى بخت جوان آفرينش
ناجسته ز فکرتت روانتر
تيرى ز کمان آفرينش
آزاد مراتب يقينت
زاسيب گمان آفرينش
بى فاتحه ثنا نبرده
نام تو زبان آفرينش
در شيوه اختراع و ابداع
با تاب و توان آفرينش
گم کرده گران رکابى تو
تيزى عنان آفرينش
در بى جهتى هلال قدرت
فارغ ز بنان آفرينش
در بى صفتى علو نعتت
برتر ز بيان آفرينش
نابسته نبوده تا که بوده
پيش تو ميان آفرينش
صيت تو گرفته صد ولايت
زانسوى جهان آفرينش
ده يازده قبول دارى
بر کل مکان آفرينش
بيش است زکوة مايه تو
از سود و زيان آفرينش
سوگند به جان تو خورد عقل
يعنى که به جان آفرينش
اى نازده آفرينشت راه
عبادى و آن آفرينش
هر نوبت مجلست بهاريست
در فصل خزان آفرينش
سر گم شده نعره مريدانت
نواب فغان آفرينش
افتاده بر آستانه سمع
مست از تو روان آفرينش
لوزينه استعارت تست
آرايش خوان آفرينش
نقد سخنت چو رايج افتاد
در داد و ستان آفرينش
صراف سخن که نفس کليست
بر طرف دکان آفرينش
پرسيد ز عقل کل که آن چيست
گفتا همه دان آفرينش
تا ابلق تند دهر رامست
اندر خم ران آفرينش
در خدمت دور دولتت باد
دوران و زمان آفرينش
شيرين ز زبان شکرينت
تا حشر دهان آفرينش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید