شماره ٤١٥: از خشک طينتان مطلب جز جواب خشک

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
از خشک طينتان مطلب جز جواب خشک
بحر سراب را چه بود جز سحاب خشک ؟
در زهد من نهفته بود رغبت شراب
چون نغمه هاى تر که بود در رباب خشک
از سوز عشق گريه من شد بدل به آه
خون مشک گشت درجگر اين کباب خشک
بگذشت آب عمر و مرا دربساط ماند
چون موجه سراب همين پيچ و تاب خشک
آخر مروت است کز آن لعل آبدار
باشد نصيب سوخته جانان جواب خشک
جز آه سرد، آينه ام حاصلى نداشت
زنگ است سبزه اى که برويد ازآب خشک
باآبرو بساز که جاويد زنده ماند
چون خضر هرکه کرد قناعت به آب خشک
از روشنان چرخ سخاوت طمع مدار
کز شبنم آبرو طلبد آفتاب خشک
دايم بود چو آبله سيراب گوهرش
هرکس قدم به صدق نهد درسراب خشک
باور که مى کند که ازان تيغ آبدار
چون جوهرست قسمت من پيچ و تاب خشک؟
صائب اميد من ز بزرگان بريده شد
تاشد ز کوه قسمت سايل جواب خشک



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید