شماره ٦٤٥: ما به روى تلخ صلح از اهل عالم کرده ايم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
ما به روى تلخ صلح از اهل عالم کرده ايم
چشم شور خلق را بر خويش زمزم کرده ايم
مردمى دورست ازين شيرين دهانان، ور نه ما
سنگ را بسيار چون فرهاد آدم کرده ايم
نيست چندانى که گردد سير چشم مور ازان
خرمنى کز خوشه چينى ها فراهم کرده ايم
در کهنسالى همان مغلوب نفس سرکشيم
قامت خم را به دست ديو خاتم کرده ايم
چون نيايد بوى خون از آه دردآلود ما؟
ما به آب چشم، سبز اين نخل ماتم کرده ايم
از گذشت نارساى خود همان شرمنده ايم
گرچه اول گام ترک هر دو عالم کرده ايم
تا در الفت به روى آشنايان بسته ايم
جنت در بسته را بر خود مسلم کرده ايم
از خزان صائب نبازد رنگ تا دامان حشر
گلستانى را که ما از فکر خرم کرده ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید