شماره ٦٥٥: گر چه ما سر پيش از جوش ثمر افکنده ايم

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش هفتم

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه ما سر پيش از جوش ثمر افکنده ايم
همچنان از حس سعى باغبان شرمنده ايم
هر سر خارى به خون ما گواهى مى دهد
گر چه چون گل پيش هر خارى سپر افکنده ايم
جاى نيش تازه اى وا کرده ايم از شوق درد
در بيابان طلب خارى گر از پا کنده ايم
زين بيابان گرمتر از ما کسى نگذشته است
ما ز نقش پا چراغ مردم آينده ايم
يوسف مصر وجوديم از عزيزيها، وليک
هرکه با ما خواجگى از سر گذارد بنده ايم
نيست ما را جز خموشى لذتى از زندگى
ما به جان بى نفس مانند ماهى زنده ايم
آتش دوزخ شود بر ما گلستان خليل
بس که ما اعمال ناشايست خود شرمنده ايم
چون گل صد برگ صائب در ميان خارزار
زير شمشير حوادث با لب پرخنده ايم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید