شماره ٢: وصف لب تو گر دمد از گفتگوى ما

غزلستان :: بيدل دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
وصف لب تو گر دمد از گفتگوى ما
گردد چو گوهر آب گره در گلوى ما
اى در بهار و باغ بسوى تو روى ما
نام تو سکه درم گفتگوى ما
بحريم و نيست قسمت ما آرميدنى
چون موج خفته است طپش موبموى ما
از اختراع مطلب ناياب ما مپرس
با رنگ و بو نساخت گل آرزوى ما
ما و حباب آب زيک بحر ميکشيم
خالى شدن نبرد پرى از سبوى ما
چون صبح چاک سينه ما بخيه نداشت
پاشيدن غبار نفس شد رفوى ما
عمريست با گداز دل خود مقابليم
اى آينه عبث نشو روبروى ما
ناگشته خاک دست نشستيم از غرور
چون شعله بود وقف تيمم وضوى ما
نقاش زحمت خط و خال آنقدر مکش
بايد کشيد خاطر او را بسوى ما
تا چند پرورى بنفس مزرع اميد
خط ميکشد بسايه مو آب جوى ما
غماز ناتوانى ما هيچکس نبود
(بيدل) شکست رنگ برون داد بوى ما



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید