شماره ٢٢١: صفحه رخسار تا ساده است فرد باطل است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
صفحه رخسار تا ساده است فرد باطل است
خال تا خط برنيارد دانه بى حاصل است
دستگاه حسرت عاشق ز وصل افزون شود
حاصل سرو از بهار خوش ثمربار دل است
بى قراران بيشتر از وصل لذت مى برند
شعله تا بر خويش مى جنبد شرر در منزل است
زهر جاى باده مى ريزد به جام دوستان
دوستى با چشم خونخوار تو زهر قاتل است
ذره اى زان حسن عالمگير نبود بى نصيب
ديده ما در غبار، آيينه ما در گل است
شعله جواله هاى هر شاخ گل را در قباست
آتشين رخساره اى هر لاله را در محمل است
کشور تدبير را زير و زبر سازد قضا
ورنه در ملک رضا نوشيروان عادل است
از سبکروحان به اقليم فنا پر راه نيست
موج تا بر خويش جنبيده است محو ساحل است
دل چه مى داند که قدرش چيست در ديوان عشق
يوسف ناديده مصر از قيمت خود غافل است
ارزن انجم نمى ريزد ز دستش بر زمين
از سپهر سفله روزى خواستن بى حاصل است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید