شماره ٢٦٢: حق پرستي، قطره را در کار دريا کردن است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
حق پرستي، قطره را در کار دريا کردن است
خودشناسي، بحر را در قطره پيدا کردن است
بى وجود حق ز خود آثار هستى يافتن
ذره ناچيز بى خورشيد پيدا کردن است
ترک دنيا کرده را باطن مصفا مى شود
چشم پوشيدن ز اوضاع جهان، وا کردن است
صلح دادن سبحه و زنار را با يکدگر
رشته سر در گم توفيق پيدا کردن است
در حجاب خامشى با روح گلشن همزبان
طوطيان را در پس آيينه گويا کردن است
گر رسد باد مخالف، ور وزد باد مراد
بادبان کشتى ما دل به دريا کردن است
سينه را از خار خارکين مصفا ساختن
جمع کردن خار و خس، در چشم اعدا کردن است
بر زمين از سالکان گرمرو جستن نشان
نقش پاى موج را در بحر پيدا کردن است
سر به زير بال بردن بلبلان را در بهار
غنچه محجوب را در پرده رسوا کردن است
ديده يعقوب مى بايد براى امتحان
کار بوى پيرهن هر چند بينا کردن است
چون توان خاطرنشان طفل طبعان ساختن؟
اين تماشاها که در ترک تماشا کردن است
نيست ناقص را کمالى بهتر از اظهار عجز
دستگير ناشناور، دست بالا کردن است
آستين بر گوهر عبرت فشاندن مشکل است
ورنه صائب را چه پرواى تماشا کردن است؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید