شماره ٣٦٤: من نمى گويم ز گلزارت کسى گل چيده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
من نمى گويم ز گلزارت کسى گل چيده است
رنگ آن سيب زنخدان اندکى گرديده است
شمع خامش، شيشه خالي، جام عشرت سرنگون
عرصه بزم تو، ميدان شبيخون ديده است
چشمه سوزن محيط بحر نتواند شدن
در دل تنگم شکوه عشق چون گنجيده است؟
نيست شيرين استخوان ما چو گوهر بى سبب
قطره ما سالها تلخى ز دريا ديده است
حسن هر خارى درين گلزار بر جاى خودست
چون ز مژگان مو به چشم افتد بلاى ديده است
مگذر از چشم تر ما اين چنين دامن کشان
شبنم ما پنجه خورشيد را تابيده است
کلک صائب تا رقم پرداز شد، دست صبا
داستان زلف را بر يکدگر پيچيده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید