شماره ٤٧٨: گر چه طبعم کم ز خورشيد جهان افروز نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
گر چه طبعم کم ز خورشيد جهان افروز نيست
در نظرها اعتبارم چون چراغ روز نيست
دست اگربردارم از دل، مى شکافد سينه را
هيچ مرغى چون دل بيتاب، دست آموز نيست
حسن چون بى پرده آيد، عشق ناپيدا شود
جوشش پروانه بر گرد چراغ روز نيست
خاک ما را از گل بيت الحزن برداشتند
چون سبو پيوند دست ما به سر امروز نيست
دست چون دادى به دستي، قطع الفت مشکل است
دست و پايى مى زند تا مرغ دست آموز نيست
از شب آدينه روز عشرت ما شد سياه
صبح شنبه هيچ طفلى اين چنين بد روز نيست
همتم از شمع باشد يک سر و گردن بلند
آستين بر اشکى افشانم که دامن سوز نيست
پرده گوش از صفير من شود خاکسترى
اينقدر با شعله آواز بلبل، سوز نيست
روزگارى شد که در سلک سخن سنجان اوست
نسبت صائب به شاه قدردان امروز نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید