شماره ٤٩٢: در نگارستان تهمت دامن گل پاک نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در نگارستان تهمت دامن گل پاک نيست
گر همه پيراهن يوسف بود، بى چاک نيست
ثابت و سيار او سوزانتر از يکديگرند
آتش افسرده در خاکستر افلاک نيست
آسمان از گريه ما خاکساران فارغ است
باغبان را هيچ پروايى سرشک تاک نيست
ما سمندر مشربان را کى تواند صيد کرد؟
از مى گلگون رخ بزمى که آتشناک نيست
خاک بر فرقش اگر از کبر سر بالا کند
هر که داند بازگشت او به غير از خاک نيست
طره دستار مى بايد که باشد زرنگار
اهل ظاهر را نظر بر شعله ادارک نيست
دل به روى راست، خال او ز مردم مى برد
خانه صياد اينجا از خس وخاشاک نيست
ما ز هر روزن سرى چون مهر بيرون کرده ايم
روزن جنت به غير از حلقه فتراک نيست
چون تواند صبح پيش سينه من شد سفيد؟
در بساط صبح بيش از يک گريبان، چاک نيست
جاده چون مار سيه آوارگان را مى گزد
ما و آن راهى که دام نقش پا در خاک نيست
روزگارم تيره صائب زين سواد ناقص است
شمع در ويرانه ام از شعله ادراک نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید