شماره ٥١٤: پيچ و تاب آن کمر با موى آتش ديده نيست
پيچ و تاب آن کمر با موى آتش ديده نيست
مصرع پيچيده زلف اين قدر پيچيده نيست
يک دل آسوده نتوان يافت در اين نه صدف
در محيط آفرينش گوهر سنجيده نيست
فارغند از دار و گير آرزو آزادگان
سرو را بيمى ز خار از دامن برچيده نيست
سينه گرم از دلم آرام و طاقت برده است
دانه را آسودگى در تابه تفسيده نيست
مى توان در شير خالص، موى را بى پرده ديد
سينه صافان را اگر عيبى بود پوشيده نيست
از تصنع معنى برجسته نازل مى شود
هيچ عيبى شعر را چون لفظ بر هم چيده نيست
از دل شوريده، حرف عاقلان جستن خطاست
ربط را کارى به اوراق ز هم پاشيده نيست
تن به هر تشريف ناقص کى دهد نفس شريف؟
کعبه را صائب نظر بر جامه پوشيده نيست
|
مشاهده برنامه در فروشگاه اپل |
نظرات نوشته شده