شماره ٥٢٠: در دل پر خون غبار لشکر انديشه نيست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
در دل پر خون غبار لشکر انديشه نيست
گرد را دست تصرف بر درون شيشه نيست
کار چون گوياست، بيکارست اظهار کمال
کوهکن را ترجمانى چون زبان تيشه نيست
محنت دنيا نمى گردد به گرد بيخودان
هست سهم شير حاضر، شير اگر در بيشه نيست
مى کند گرد يتيمى آب گوهر را زياد
حسن بالا دست را از گرد خط انديشه نيست
هر که خواهد گو برآرد گرد از بنياد ما
اين درخت خشک را دلبستگى با ريشه نيست
در دل ما ره ندارد عقل و تدبيرات او
عاشقان را جز پرى در شيشه انديشه نيست
به که صائب از خرابات فلک بيرون رويم
در خور اين باده پر زور، اينجا شيشه نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید