شماره ٨٦: چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
چون آن بت از سر کو با هزار ناز برآيد
ز خلق هر طرفى آه جانگداز بر آيد
ز تندباد جگرها مرا درونه بلرزد
گلى که بر سر آن سرو سرفراز برآيد
مرا نهال قدش بر جگر نشست بدانسان
که گر هزار پيش برکنند، باز برآيد
به ياد آن قد و قامت سرشک لعل دو چشمم
به هر زمين که بريزد، درخت ناز برآيد
چو پشت دست گزم از فسون و حيرت رويش
فسون و حيرتم از نقش هاى گاز بر آيد
عجب مدار ز باران عشق و تخم محبت
چو سبزه از گل محمود اگر اياز بر آيد
نماز نيست مرا جز به سوى بت نه همانا
که کار خسرو گمره از آن نماز بر آيد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید