شماره ١٣٨: منم که تا زيم از عشق مست خواهم بود

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
منم که تا زيم از عشق مست خواهم بود
به راه خوبان چون خاک پست خواهم بود
چو عقل از سر تقوى ز دست رفت، کنون
شراب در سر و ساغر به دست خواهم بود
کليد باده در انداخته به پرده دل
خداى تا در توبه نبست خواهم بود
ببرد حسن بتان دينم، اى مسلمانان
چو هندوان پس از اين بت پرست خواهم بود
از اشتياق تو در رنج، نيست خواهم شد
در آرزوى تو تا عمر هست، خواهم بود
به سينه زن نه به ديده خدنگ غمزه، از آنک
ز ديده من به تماشاى شست خواهم بود
خط تو گفت در آغاز خاستن، کاينک
منم که فتنه اهل نشست خواهم بود
دل از خط تو مرا گفت، رو به گلشن و باغ
که من به سايه آن خاک پست خواهم بود
صلاح کاهش جان است، عشق خواهم باخت
فساد لذت عيش است، مست خواهم بود
نگار من عمل زلف خود مرا فرماى
اگر چه روز و شب اندر شکست خواهم بود
چو خورد هم به ازل جام عاشقي، خسرو
هميشه مست شراب الست خواهم بود



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید