شماره ١٨٣: شحنه غم دواسپه مى آيد

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
شحنه غم دواسپه مى آيد
صبر نزديک من نمى پايد
روزگارم به خشم مى نارد
و آسمانم به سرمه مى سايد
رفت روزى که با تو خوش بوديم
هرگز آن روز رفته باز آيد؟
لب چه خايى براى کشتن من؟
خود فلک پست دست مى خايد
زان لب آسايشى بده دل را
زانکه از گريه مى نياسايد
بعد ازينم به بند زلف مبند
کز چنين بسته هيچ نگشايد
خسروت چون به عشق شد بنده
خوانيش گر غلام خود، شايد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید