شماره ٣٤٢: ماييم و شبى و يار در پيش

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ماييم و شبى و يار در پيش
جام مى خوشگوار در پيش
وقت چمن و شکفته باغى
بى زحمت خارخار در پيش
گل آمده و خزان گشته
دى رفته و نوبهار در پيش
من بيهش و مست يار و يارم
نى مست و نه هوشيار در پيش
دستم به لب و نظر به رويش
مى بر کف و لاله زار در پيش
رفت آنکه چو غنچه بود يک چند
در بسته و پرده دار در پيش
امروز چو شاخ گل به صد لطف
آمد ز براى يار در پيش
اى دور فلک، اگر ترا هست
وقتى به ازين بيار در پيش
مست حق را که هست با دوست
زين گونه هزار کار در پيش
خسرو، مى ناب کش که زين پس
نارد فلکت خمار در پيش



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید