شماره ٤٩٣: ما دلشدگان بيقراريم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
ما دلشدگان بيقراريم
ما سوختگان خام کاريم
آتش زدگان سوز عشقيم
رسوا شدگان کوى ياريم
بوديم خراب ساقيى دوش
امروز هم اندر آن خماريم
اين کاسه سر سبوى مى راست
زيرا سر مصلحت نداريم
از خار ره بتان چه باک است؟
گر تيغ زنند، سرنخاريم
اى ترک، چه جاى زحمت اينجا
تو تير بزن، که ما شکاريم
جانى ست فداى يک نظاره
نه در هوس لب و کناريم
جنت طلبا، تو دانى و حور
با شاهد خود نمى گذاريم
ما خاک رهيم همچو خسرو
وز کوى بتان به يادگاريم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید