شماره ٥٥٢: التفاتى به من آن ماه ندارد، چه کنم؟

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
التفاتى به من آن ماه ندارد، چه کنم؟
اين چنين ملتفتم مى نگذارد، چه کنم؟
سوده شد بر صفت سرمه تن سنگينم
هيچم آن شوخ چو در چشم نيارد، چه کنم؟
هر پياله که ز مى بر لب او نوش کنم
گر بود چشمه حيوان نگذارد، چه کنم؟
باد را گفتم «پيغام من او را بگذار»
آن قدم سخت سبک چون نگذارد، چه کنم؟
برگ کاهى شدم از کاهش بسيار و مرا
باد زلفش به خسى هم نشمارد، چه کنم؟
زلف او در سر هر موى جفايى دارد
وز وفا يک سر مو نيز ندارد، چه کنم؟
گويدم چشم تو چندين ز چه مى بارد خون
هم نخواهم که ببارد، چو ببارد، چه کنم؟
مى کشد هر دم از انديشه خود خسرو را
يک دم انديشه به خود مى نگمارد، چه کنم؟



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید