شماره ٥٨٣: من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم

غزلستان :: امير خسرو دهلوی :: غزليات - بخش دوم

افزودن به مورد علاقه ها
من عاشقم، نه رعنا، کز دوست کام خواهم
کامم همين کزان در خاکى به کام خواهم
دارم هوس که ميرم، در پيش تو کيم من؟
نه خضر و نه مسيحا، نه اين مقام خواهم
از زنده دارى شب چون نيم کشته گشتم
از کشتگانت مانا خوابى تمام خواهم
من خون ديده نوشتم، اين است عشرت من
آيا چه جاى بادا بى تو که جام خواهم؟
يابم اگر گدايى شامى به گرد کويت
نقصان بود به همت، گر ملک شام خواهم
ديدن ز بس که بينم حسن تو ديگران را
نه گل درست بينم، نه مه تمام خواهم
خود را سلام گويم از تو، بدين شوم خويش
تو زر پخته بخشي، من سيم خام خواهم
بر درد عشقبازي، خسرو دوا نخواهد
دردش نصيب من شد، من بر دوام خواهم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید