شماره ١٨: اى به ديده دريغ خاک درت

غزلستان :: انوری ابیوردی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى به ديده دريغ خاک درت
همه سوگند من به جان و سرت
گوش را منتست بر همه تن
از پى آن حديث چون شکرت
اشک چون سيم و رخ چو زر کردم
از براى نثار رهگذرت
مايه کيمياست خاک درت
کى درآيد به چشم سيم و زرت
دل بى رحم تو رحيم شود
گر ز حال دلم شود خبرت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید