رنج نخست

غزلستان :: پروین اعتصامی :: مثنوی ها، تمثیلات و مقطعات
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
خليد خار درشتى بپاى طفلى خرد
بهم برآمد و از پويه باز ماند و گريست
بگفت مادرش اين رنج اولين قدم است
ز خار حادثه، تيه وجود خالى نيست
هنوز نيک و بد زندگى بدفتر عمر
نخوانده اى و بچشم تو راه و چاه، يکيست
ز پاي، چون تو در افتاده اند بس طفلان
نيوفتاده درين سنگلاخ عبرت، کيست
نديده زحمت رفتار، ره نياموزى
خطا نکرده، صواب و خطا چه دانى چيست
دلى که سخت ز هر غم تپيد، شاد نماند
کسيکه زود دل آزرده گشت دير نزيست
ز عهد کودکي، آماده بزرگى شو
حجاب ضعف چو از هم گسست، عزم قويست
بچشم آنکه درين دشت، چشم روشن بست
تفاوتى نکند، گر ده است چه، يا بيست
چو زخم کارگر آمد، چه سر، چه سينه، چه پاى
چو سال عمر تبه شد، چه يک، چه صد، چه دويست
هزار کوه گرت سد ره شوند، برو
هزار ره گرت از پا در افکنند، بايست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید