گريه بى سود

غزلستان :: پروین اعتصامی :: مثنوی ها، تمثیلات و مقطعات
مشاهده برنامه «پروین اعتصامی» در فروشگاه اپل


افزودن به مورد علاقه ها
باغباني، قطره اى بر برگ گل
ديد و گفت اين چهره جاى اشک نيست
گفت، من خنديده ام تا زاده ام
دوش، بر خنديدنم بلبل گريست
من، همى خندم برسم روزگار
کاين چه ناهموارى و ناراستيست
خنده ما را، حکايت روشن است
گريه بلبل، ندانستم ز چيست
لحظه اى خوش بوده ايم و رفته ايم
آنکه عمر جاودانى داشت، کيست
من اگر يک روزه، تو صد ساله اى
رفتنى هستيم، گر يک يا دويست
درس عبرت خواند از اوراق من
هر که سوى من، بفکرت بنگريست
خرمم، با آنکه خارم همسر است
آشنا شد با حوادث، هر که زيست
نيست گل را، فرصت بيم و اميد
زانکه هست امروز و ديگر روز نيست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید