شماره ٤٥: اى ز رويت پرتوى مرآفرينش را تمام

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ز رويت پرتوى مرآفرينش را تمام
از وجود تست سلک آفرينش را نظام
گر ز مه خود را نقابى سازى اى خورشيد روى
ماه بر روى تو چون بر روى مه باشد غمام
با جمال تو ملاحت همچو شورى با نمک
در حديث تو حلاوت همچو معنى در کلام
مبتلاى تو سلامت مى دهد بر وى درود
آشناى تو سعادت مى کند بر وى سلام
خدمتى از من نيايد لايق حضرت که تو
پادشاهان بندگان دارى و آزادان غلام
در مقام شوق تو مست شراب عشق تو
دارد از جز تو فراغت چون فرشته از طعام
بى سر و پايى که اندر راه عشقت زد قدم
بر زمين نگرفت جا بر آسمان ننهاد گام
بر در تو با دل پرآتش و چشم پر آب
خويشتن را سوخته از پختن سوداى خام
چون تويى همچون منى را کى شود حاصل بشعر
چون کبوتر صيد نتوان کرد عنقا را بدام
چون مگس هرگز نيالايد دهان خود بشهد
شوربختى کز لب شيرين تو خوش کرد کام
در چنين محراب گه با شعر تحت المنبرى
سيف فرغانى نزيبد اين جماعت را امام



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید