شماره ١٠٩: اى رفته رونق از گل روى تو باغ را

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى رفته رونق از گل روى تو باغ را
نزهت نبوده بى رخ تو باغ و راغ را
هر سال شهر را ز رخت در چهار فصل
آن زيب و زينت است کزا شکوفه باغ را
در کار عشق تو دل ديوانه را خرد
زآن سان زيان کند که جنون مر دماغ را
زردى درد بر رخ بيمار عشق تو
اصليست آنچنانکه سياهى کلاغ را
دلرا براى روشنى و زندگي، غمت
چون شمع را فتيل و چو روغن چراغ را
اول قدم ز عشق فراغت بود ز خود
مزد هزار شغل دهند اين فراغ را
از وصل تو نصيب برد سيف اگر دهند
طوق کبوتر و پر طاوس زاغ را



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید