شماره ٢٢٦: نور رخ تو قمر ندارد

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نور رخ تو قمر ندارد
ذوق لب تو شکر ندارد
در دور تو مادر زمانه
مانند تو يک پسر ندارد
بى بهره ز دولت غم تو
از محنت ما خبر ندارد
آنکس که چو من بروى خوبت
دل مى ندهد مگر ندارد
دلداده صورت تو اى دوست
جان را ز تو دوستر ندارد
جانا دل تو چو روزگارست
کآنرا که فگند بر ندارد
در سنگ اثر کند فغانم
وندر دل تو اثر ندارد
مگذار بديگران کسى را
کو جز تو کسى دگر ندارد
از خون جگر کسى بجز سيف
در عشق تو ديده تر ندارد



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید