شماره ٥٥٢: طريق عشق جانان چيست در درياى خون رفتن

غزلستان :: سیف فرغانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
طريق عشق جانان چيست در درياى خون رفتن
مدان آسان که دشوارست ره بى رهنمون رفتن
گرت همت بدون او فرو آمد برو منشين
که راه عشق نتوانى بهمتهاى دون رفتن
نيايى در ره مردان مگر کز خود برون آيى
وگر همت شود مرکب توان از خود برون رفتن
اگر انديشه هر کس برون آرى ز دل زآن پس
همه کس را چو انديشه توانى در درون رفتن
براه آنگه رود مرکب که گيرند از وى اشکالش
زخود اشکال برگيرى نيامد زين حرون رفتن
اگر چون خاک ره خود را بزير پاى سير آرى
توانى بر هوا آنگه چو چرخ آبگون رفتن
زبهر بار عشق اوتو خود را گاو گردون کن
که بى اين نردبان نتوان برين گردون دون رفتن
نگويم بعد ازين کز خود چو موى از پوست بيرون آ
که اين دشوار و آسانست اندر رگ چو خون رفتن
ور اين حالت ميسر شد بياسا سيف فرغانى
که رنج مرکب و مردست از منزل فزون رفتن



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید