شماره ٤٣: وه که از دوختن اين چاک گريبان رفتست

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
وه که از دوختن اين چاک گريبان رفتست
اين شکافيست که تا دامن ايمان رفتست
بحوالى تن ازشرم نيايد فردا
جان آنکس که ز هجران توآسان رفتست
لذتى يافته کام دلم ازناوک او
کزگلوى هوسم چاشنى جان رفتست
رفت آن آفت دين ازبرم اى هوش برو
تابه بينم که چها برسر ايمان رفتست
قسمت اين بود که لب تشنه بميرد عرفى
ورنه صدياربسرچشمه حيوان رفتست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید