شماره ١١٨: نعره زد عشق ودين ما بگريخت

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
نعره زد عشق ودين ما بگريخت
کفر نيز از کمين ما بگريخت
بس که شد ابر گريه آتشبار
تخم عيش از زمين ما بگريخت
عشق برخواست با دوعالم عجز
آبرو از جبين ما بگريخت
در دم نزع ياد او کرديم
نفس واپسين ما بگريخت
باز کرديم ديده بر رخ دوست
نگه شرمگين ما بگريخت
ز آتش دل چراغ بر کرديم
سايه همنشين ما بگريخت
شوق ديدار حمله اى آورد
نام ننگ از کمين ما بگريخت
دستى از آستين برون کرديم
ادب از آستين ما بگريخت
دست عرفى نقاب راز گشود
خرد تيز بين ما بگريخت



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید