شماره ٣٨٢: ما تشنگى بدجله و جيحون نميدهيم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
ما تشنگى بدجله و جيحون نميدهيم
يک العطش بصد قدح خون نميدهيم
آب حيات از لب ما ميچکد ولى
صد چشمه زهرهست که بيرون نميدهيم
شد رام تازيانه ماه توسن جنون
ديگر عنان فتنه بگردون نميدهيم
اين باده خون حوصله ما بخاک ريخت
جاى ترحمست بمجنون نميدهيم
اهل زمانه را هوس آب خضر بس
کس را خبر ز چاشنى خون نميدهيم
بيدادى ازطبيعت موزون ما رسيد
کز بيم دل بقامت موزون نميدهيم
ديوانگيست عرفى و معموره دشمنى
ويرانه را بملک فريدون نميدهيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید