شماره ٣٨٣: اى ساقى بلا ز شراب تو سوختيم

غزلستان :: عرفی شیرازی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
اى ساقى بلا ز شراب تو سوختيم
با آنکه آتشيم ز آب تو سوختيم
در شب گذشت عمر و نديديم روى صبح
اى بخت از گرانى خواب تو سوختيم
پايت رکاب پرور و دستت عنان نو از
از غيرت عنان ورکاب تو سوختيم
از شعله محبت ما سوخت شرم يار
اى حسن جلوه کن که نقاب تو سوختيم
تا چند زهر عشق بدلخستگان دهى
از شوق نيم قطره گلاب تو سوختيم
چون داغ او برم بجحيم اهل معصيت
گويند دور شو که زتاب تو سوختيم
ما هم روانه ايم بمعموره عدم
عرفى تحمليز شتاب تو سوختيم



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید