شماره ١٥١: نه خط ز خال لب يار سر برآورده است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
نه خط ز خال لب يار سر برآورده است
که در هواى شکر، مور پر برآورده است
ميان شبنم و گل، پرده حجاب شده است
ترا کسى که ز اهل نظر برآورده است
سبک عنانى زلف از تپيدن دلهاست
ز بيقرارى ما، دام پر برآورده است
زخنده اش جگر خاک شکرستان است
لبى که مور مرا از شکر برآورده است
تو شيشه جان غم خود خور که عشق سنگين دل
مرا چو کبک به کوه و کمر برآورده است
به خون باده گلرنگ تشنه زان شده ام
که از حريم توام بيخبر برآورده است
به لامکان حقيقت کجا رسد زاهد؟
که زهد بر رخش از قبله، در برآورده است
مشو ز لاله سيراب و داغ او غافل
که ليليى ز سيه خانه سر برآورده است
هماى عشق که افلاک سايه پرور اوست
در آشيانه ما بال و پر برآورده است
مگر به فکر لب او فتاده اى صائب؟
که ناله هاى تو رنگ دگر برآورده است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید