شماره ٤٠١: از فيض نوبهار، زمين بزم چيده اى است

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
از فيض نوبهار، زمين بزم چيده اى است
دست نگار کرده، رخ مى کشيده اى است
باغ از شکوفه، ليلى چادر گرفته اى
از لاله کوه، عاشق در خون تپيده اى است
عالم ز ابر، موج پريزاد مى زند
مهد زمين سفينه طوفان رسيده اى است
هر موج سبز، طرف کلاه شکسته اى
هر داغ لاله، چشم غزال رميده اى است
از لاله، بوستان لب لعلى است مى چکان
از جوش گل، چمن رخ ساغر کشيده اى است
هر زلف سنبلي، شب قدرى است فيض بخش
هر شاخ پر شکوفه، صباح دميده اى است
هر برگ سبز، طوطى شيرين تکلمى
هر شبنم گلي، نظر پاک ديده اى است
شيرينى نشاط جهان را گرفته است
صبح از هواى تر، شکر آب ديده اى است
اين قامت خميده و عمر سبک عنان
تير گشاده اى و کمان کشيده اى است
صائب همين بود دل بى آرزوى ما
امروز زير چرخ اگر آرميده اى است



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید