شماره ٤٢١: نابسته رخنه نظر از هر عيان که هست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
نابسته رخنه نظر از هر عيان که هست
از پرده جلوه گر نشود هر نهان که هست
هر مو زبان نکته سرايى نمى شود
تا ترک گفتگو نکند اين زبان که هست
چندين هزار جامه بدل کرد هر حباب
درياى بيکران حقيقت همان که هست
باور که مى کند، که ازان گنج سر به مهر
آفاق پر گهر شد و او همچنان که هست
از سرنوشت هر دو جهان سربرآورد
خود را اگر کسى بشناسد چنان که هست
سنگ نشان به کعبه رسانيد حاج را
حق را نيافتى تو به چندين نشان که هست
کار جهان چنان که تو خواهى اگر شود
ايمان نياورى به خداى جهان که هست
صائب چسان به حمد تو رطب اللسان شود؟
اى عاجز از ثناى تو هر نکته دان که هست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید