شماره ٥٤٩: چشمى که نظرباز به آن طاق دو ابروست

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
چشمى که نظرباز به آن طاق دو ابروست
دايم دو دل از عشق چو شاهين ترازوست
بى نرگس گويا، به سخن لب نگشاييم
ما را طرف حرف همين چشم سخنگوست
بس خون که کند در دل مرغان چمن زاد
اين حسن خداداد که با آن گل خودروست
در پرده بينايى من نقش دويى نيست
هر داغ پلنگم به نظر ديده آهوست
تا غنچه نگرديم دل ما نگشايد
در خلوت ما رطل گران کاسه زانوست
در روز به مجلس مطلب دختر رز را
صحبت به شب انداز، که صحبت گل شب بوست
صائب چه خيال است که از سينه کند ياد؟
هر دل که گرفتار در آن حلقه گيسوست



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید