شماره ٧٠٩: وقت است بگذريم چو موج از شراب تلخ

غزلستان :: صائب تبریزی :: غزليات - بخش سوم

افزودن به مورد علاقه ها
وقت است بگذريم چو موج از شراب تلخ
بيرون کشيم گوهر خود را ز آب تلخ
کوثر چو سرو جا دهدش در کنار خود
هر کس گذشته است درين نشأه ز آب تلخ
اينجا به آب توبه ز لب زنگ مى بشوى
در حشر مشنو از لب رضوان جواب تلخ
شکر به زهر و نوش به نشتر که داده است؟
از دل مبر حلاوت ايمان به آب تلخ
نه خوردنت به وقت و نه خوابت به جاى خويش
چون زنده مانده اى تو به اين خورد و خواب تلخ؟
دل را مسوز ز آتش عصيان که رم کند
در پيش سگ اگر فکنى اين کباب تلخ
صائب بريز اشک که در آفتاب حشر
خواهد گرفت دست ترا اين گلاب تلخ



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید