شماره ۸٢٢: گر برفت اندر غمت دل گو برو

غزلستان :: فیض کاشانی :: غزلیات

افزودن به مورد علاقه ها
گر برفت اندر غمت دل گو برو
جان اگر هم شد فدايت گو بشو
حسن تو اى جان من پاينده باد
هر چه جز تو گو بقربان تو شو
من طمع از خود بريدم آن زمان
که بعشقت جان و دل کردم گرو
هر دمى جانى فدا سازم ترا
در همان دم بخشى از سر جان نو
جان نو بخشد جمالت نو مرا
کهنه را گويد جلالت که برو
هر دمم عيدى و قربان نويست
خلعتى نو روز نو روزى نو
دوست ميخواند ترا اى (فيض) هان
در ره او پاى از سر کن بدو



مشاهده برنامه در فروشگاه اپل




نظرات نوشته شده



نظر بدهید